با سلام خدمت بازديدكنندگان عزيز
پس از چند هفته بالاخره با يك مطلب جديد كار وبلاگ رو از سر می گيرم

به لطف خدا ما در تاريخ جمعه 1391/6/3 به قزوين برخورديم و به اصرار من به همراه خانواده ام به امامزاده حسين(ع) و سر مزار شهيد بابایی رفتيم و در آنجا از طرف همه ی دوستداران شهيد بابایی نايب الزياره بوديم هنگامی كه به سر مزار شهيد بابایی رسيدم اضطراب پيدا كردم و وقتی شروع به قرائت فاتحه كردم انگار شهيد بابایی در كنار من بود و آرامش من به من بازگشت هنگام برگشتن از سر مزار دلم نمی خواست از آنجا بروم و زمانيكه از آنجا رفتيم دلم گرفت و انگار تنها شده بودم.

من چند عكس از آنجا گرفتم كه ميتوانيد در ادامه ی مطلب مشاهده كنید.(حتما مشاهده كنيد)